شناسهٔ خبر: 64688 - سرویس کتاب و نشر
نسخه قابل چاپ

ایران همواره جزو پیشگامان فهرست‌نویسی نسخ خطی در جهان بوده است/ فهرست‌نویسی فرایندی پژوهشی

علی صفری آق‌قلعه می‌گوید: ایران همواره جزو پیشگامان فهرست‌نویسی در جهان بوده است و شاید در این زمینه نخستین مقام را داشته باشد. این پیشگامی، هم از دیدگاه تعداد فهرست‌های منتشر شده و هم تا حدود زیادی از دیدگاه کیفیت فهرست‌نویسی صادق است. در زمینه فهرست‌های مشترک هم ایران کاملاً پیشگام است.

فرهنگ امروز : کتاب «فهرست نسخه‌های خطی فارسی کتابخانه کنگره (آمریکا)» به کوشش علی صفری آق‌قلعه فهرست‌نویسی و از سوی موسسه پژوهشی میراث مکتوب  منتشر شده است. این کتاب نامزد سی‌ونهمین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در گروه «کلیات» در موضوع «نسخ خطی» شده است.

علی صفری آق‌قلعه، پژوهشگر نسخ خطی در این کتاب به تهیه تصاویر دیجیتالی نسخه‌ها پرداخته و آن را انقلابی در نسخه‌شناسی و فهرست‌نویسی دانسته است. وی بر این باور است که امروزه بسیاری از کتابخانه‌ها و به‌ویژه کتابخانه‌های غربیِ دارای مجموعه‌های شرقی، تصاویرِ بخشِ قابل توجهی از نسخه‌های خود را در دسترس عموم نهاده‌اند و هر پژوهشگری می‌تواند از هزاران کیلومتر دورتر این تصاویر را دریافت کند. این‌ها در کنار چندین میلیون کتاب چاپی در حوزه‌های گوناگون، منابع پژوهشی گسترده‌ای را در دسترس همگان قرار داده و نوعی برابری دسترسی برای پژوهشگران ایجاد کرده است.

در این باره با صفری‌آق‌قلعه در زمینه تالیف فهرست نسخه‌های خطی به گفت‌وگو نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:
 
در ابتدا درباره «فهرست نسخه‌های خطی فارسی کتابخانه کنگره (آمریکا)» که نامزد جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شده است، اطلاعاتی ارائه دهید؟
به عنوان مقدمه باید اشاره شود که پیشینیان ما مجموعه بسیار گسترده‌ای از متون را در رشته‌های گوناگون، از قبیل زبان و ادبیات، علوم دینی، تصوف، علوم طبیعی و ریاضی و... تألیف کرده‌اند که هرکدام از آن‌ها از دیدگاه‌های گوناگون دارای ارزش‌های ویژه هستند. مثلاً دانشمندان دوره اسلامی، علاوه بر ترجمه دانش‌هایی چون اخترشناسی و ریاضیات که از اقوام پیش از خود –مانند یونانیان- اخذ کرده بودند، به پیشرفت این دانش‌ها نیز یاری رساندند و آن‌ها را ارتقاء دادند. پس شناسایی و بررسی این آثار می‌تواند برای پژوهش در تاریخ علوم بشری و چگونگی انتقال دانش‌ها از ملت‌ها به یکدیگر بسیار سودمند باشد. از سوی دیگر، پیشینیان ما، در کنار تألیف متون، به کتاب و نسخه‌های خطی به‌عنوان آثاری هنری نیز می‌نگریستند و به همین دلیل، هنرهایی چون خوشنویسی، نگارگری، تذهیب، جلدسازی و... در کالبد همین نسخه‌های خطی پرورش یافته است. بنابراین، نسخه‌های خطی، هم از دیدگاه متنی و هم از دیدگاه هنری اهمیت دارند.
 
قاعدتاً بخش اعظم این نسخه‌ها در سرزمین‌های اسلامی باقی مانده و سرزمین‌هایی چون ایران، ترکیه، کشورهای شبه‌قاره و کشورهای عربی، بخش قابل‌توجهی از نسخه‌ها را در کتابخانه‌های خود نگهداری می‌کنند. اما جز این‌ها، بخشی از نسخه‌ها در چند سده اخیر، به کشورهای فرنگی منتقل شده است. فرنگیان نیز نسخه‌ها را یا به دلیل ارزش‌های متنی و یا به دلیل ارزش هنری برای کتابخانه‌های خود تهیه می‌کردند و چون خرید و انتقال نسخه‌ها بسیار هزینه‌بر بوده است، بسیاری از کتابخانه‌های فرنگی، دارای نسخه‌های گزینش‌شده و ارزشمند هستند.
 
از فهرست‌نویسی نسخه‌های خطی بگویید و این‌که سرزمین‌های اسلامی چه نقشی در این زمینه داشته‌اند؟
در اواخر سده نوزدهم و تا حدودی سده بیستم میلادی، مستشرقان دانشمند و ورزیده‌ای در کشورهای غربی بودند که فهرست‌های فنی و سودمندی را برای نسخه‌های اسلامی نگاشتند. گاهی نیز از دانشمندان سرزمین‌های اسلامی برای این کار کمک گرفته می‌شد، چنانکه استاد مجتبی مینوی در فهرست‌نویسی بخشی از نسخه‌های کتابخانه چستربیتی همکاری مؤثری داشته است. با این حال، حجم نسخه‌های موجود در کشورهای فرنگی بسیار بیش‌تر از آن چیزی است که در آن دوره فهرست‌نویسی شد. از سویی در چند دهه اخیر، به دلایل گوناگون، فهرست‌نویسی نسخه‌های اسلامی در کشورهای فرنگی یا متوقف شده و یا نسخه‌های فارسی توسط کسانی فهرست شده که با زبان عربی یا ترکی آشنایی دارند و با فارسی بیگانه هستند و در شناسایی نسخه‌های فارسی، چنانکه باید موفق نبوده‌اند. هر چند که یک فهرست‌نویس متبحر، می‌تواند تا حدودی به شناسایی نسخه‌هایی به زبان‌هایی جز زبان مادری خود بپردازد، اما در بسیاری از موارد، بهتر است فهرست‌نویسی آثار یک زبان، توسط متخصص فهرست‌نویسی همان زبان صورت بگیرد، یا زیر نظر و مشورت چنان شخصی تدوین شود؛ نمونه‌ای مانند فهرست مشترک نسخه‌های خطی فارسی پاکستان که توسط استاد زنده‌یاد احمد منزوی به انجام رسید.
 
می‌دانیم که تمرکز کتابخانه کنگره آمریکا بر گردآوری کتاب‌های چاپی است و از این دیدگاه، یکی از بزرگ‌ترین کتابخانه‌های دنیا به شمار می‌آید و به همین دلیل، تمرکز چندانی برای گردآوری نسخه‌های خطی نداشته است. ناگزیر، تعداد نسخه‌های آن اندک (146 مجلد) است و قاعدتا متخصصی برای فهرست‌نویسی نسخه‌ها نیز نیاز نداشته است. با این حال، خوشبختانه چند سال پیش، تصاویر دیجیتالی نسخه‌های فارسی این کتابخانه روی سایت گذاشته شد و در دسترس پژوهشگران قرار گرفت. چون مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب -که بنده در آن مشغول کار هستم- گردآوری نسخه‌های اسلامی را در اولویت فعالیت‌های پژوهشی خود قرار داده است، این مجموعه دیجیتالی نیز تهیه شد و پس از بررسی مشخص شد که نسخه‌های ارزشمندی در آن میان موجود است که هنوز به‌صورت فنی فهرست‌نویسی نشده‌اند. بنابراین با موافقت مدیر دلسوز مؤسسه، جناب دکتر اکبر ایرانی، فهرست‌نویسی نسخه‌ها در برنامه کاری قرار گرفت.
 
از شمار نسخه‌های فارسی کتابخانه کنگره آمریکا و کهن‌ترین نسخه‌های خطی بگویید؟
شمار نسخه‌های فارسی کتابخانه کنگره را 146 مجلد عنوان کرده که از آن میان 11 نسخه به‌صورت مجموعه هستند و با توجه به مندرجات این مجموعه‌ها، تعداد آثار معرفی شده در این فهرست 165 اثر است. کهن‌ترین نسخه تاریخ‌دار کتابخانه، دستنویسی از مثنوی معنوی مورخ 845 ق است (شماره 106) و تاریخ کتابت جدیدترین نسخه‌ها حتی تا سده 14 ق نیز می‌رسد. رساله پیروزی و مقاله نوروزی، از نجاتی نیشابوری، و تشریح الاقوام از حمید اسکینر از جمله نسخه‌های دارای ارزش متنی و کم‌یاب است. پاس انفاس از جامی و سحر حلال از اهلی شیرازی از نسخه‌های کهن کتابخانه کنگره است.

نحوه انجام کار به چه صورت بود و در چه مدت زمانی انجام گرفت؟
برخلاف بسیاری از فهرست‌ها که با حضور فهرست‌نویس در کتابخانه و با بررسی مستقیم نسخه‌های خطی صورت می‌گیرد، این فهرست با استفاده از تصاویر دیجیتالی نسخه‌ها تدوین شده است. چنین کاری دشواری‌های خود را دارد، زیرا عدم دسترسی به نسخه موجب می‌شود تا فهرست‌نویس ناگزیر شود که برخی از بررسی‌های خود را بر اساس تصاویر و با یاری گرفتن از تجربیات پیشین انجام دهد. خوشبختانه چون مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب، مجموعه خوبی از تصاویر دیجیتالی نسخه‌ها را در طول سالیان دراز فراهم آورده بود، تجربه لازم برای بررسی و کار با تصاویر را داشتیم و شاید همین امر هم موجب تسهیل کارها شد.
 
اما مهم‌ترین مشکلی که از اوایل کار در پیش روی ما قرار گرفت، بیماری فراگیری بود که همچنان دنیا را درگیر خود کرده و ناگزیر، این فهرست بدون دسترسی به کتابخانه‌ها و منابع کتابشناسی، عمدتا در خانه و با حداقل امکانات  نگاشته شد. با این حال کوشش شد تا منابع لازم برای کار فراهم آید و اثر بتواند استانداردهای لازم برای یک فهرست را دارا باشد. علیرغم کاستی‌هایی که ناگزیر در هر پژوهشی وجود دارد، گمان می‌برم که این فهرست می‌تواند در شناسایی نسخه‌های کتابخانه کنگره راهگشا باشد. زمانی که برای تدوین این فهرست صرف شد، از آغاز تا انتشار آن در حدود یک سال بود، اما به دلیل شرایط ویژه آن دوره، تقریباً کاری شبانه‌روزی برای آن صورت گرفت. البته یکی دو کار دیگر نیز در کنار آن در دست تدوین بود که خوشبختانه آن‌ها هم در این دوره به پایان رسید.
 



در مقدمه‌ای که بر این کتاب نوشته‌اید، به تهیه تصاویر دیجیتالی نسخه‌ها اشاره کرده و آن را انقلابی در نسخه‌شناسی و فهرست‌نویسی دانسته‌اید؛ لطفا در این باره توضیح دهید.
امروزه فن‌آوری‌های دیجیتال در همهه امور زندگی وارد شده و بسیاری از کارها را آسان کرده و هزینه‌ها را کاهش داده است. انقلابی که فن‌آوری‌های دیجیتالی در جنبه‌های گوناگون مرتبط با متون و نسخه‌های خطی پدید آورده، از راه مقایسه شیوه‌های گذشته با امروز، بهتر قابل‌سنجش است. مثلاً در سال‌های پیش، برای دریافت تصویر یک نسخه از یک کتابخانه خارجی، نیاز به نامه‌نگاری و فرستادن نامه‌ها با پست بود که هزینه و زمان زیادی برای آن صرف می‌شد. پس از پذیرش درخواست نیز باید آن کتابخانه تجهیزات لازم برای تهیه میکروفیلم را فراهم می‌آورد و پس از تهیه میکروفیلم، آن را از راه پست برای درخواست‌دهنده می‌فرستاد و میکروفیلم‌ها هم -که سیاه و سفید بودند- فقط برای آن‌هایی که به آن دسترسی داشتند قابل‌استفاده بود.
 
اکنون کتابخانه‌ها با تهیه یک دوربین دیجیتالی می‌توانند تصاویری رنگی و با کیفیت بالا از نسخه‌ها تهیه کنند و هر درخواست‌کننده می‌تواند با ایمیل درخواست خود را بفرستد و تصویر مورد نظر را از طریق اینترنت دریافت کند. این تصاویر هم می‌تواند بارها برای پژوهشگران گوناگون فرستاده شود و حتی روی سایتی قرار گیرد تا هر پژوهشگری به آن‌ها دسترسی داشته باشد. آنچه یاد شد، صرفا درباره تصویر نسخه‌ها است که با ساده‌ترین شیوه دیجیتال‌سازی یعنی عکسبرداری صورت می‌گیرد. همین فن‌آوری را می‌توان مثلا در بانک‌های اطلاعاتی کتابخانه‌ها دید که حجم انبوهی از اطلاعات را با قابلیت جستجوهای گوناگون در دسترس پژوهشگران نهاده است. اینگونه بانک اطلاعاتی را در سایت «آقابزرگ» می‌بینیم که اختصاصا برای اطلاعات فهرست‌های نسخه‌های خطی ایجاد شده و اگرچه چند سالی هست که به‌روز رسانی نشده، اما در همین شکل هم می‌تواند بسیار راهگشا باشد.
 
نکته لازم به تأکید اینکه ضرورت دارد تا مدیران فرهنگی و نهادهای مرتبط، استفاده از فن‌آوری‌های دیجیتال در حوزه نسخه‌های خطی و پژوهش‌های متون را پشتیبانی کنند. ما تجربه‌های موفقی در این زمینه داشته‌ایم که متأسفانه گاهی با تغییر مدیریت‌ها و دیدگاه‌ها ابتر مانده‌اند. مثلاً در دوره مدیریت جناب آقای رسول جعفریان در کتابخانه مجلس، حدود بیست و چهار هزار نسخه خطی آن مجموعه تصویربرداری دیجیتال شده و روی سایت قرار گرفت. اگر این 24000 نسخه را با 146 نسخه کتابخانه کنگره یا حتی مجموعه‌هایی مانند کتابخانه ملی فرانسه یا کتابخانه دولتی برلین بسنجیم، خواهیم دید که تاکنون در هیچ جای دنیا چنین کار عظیمی صورت نگرفته، اما متأسفانه پس از رفتن آقای جعفریان، نسخه‌ها از دسترس خارج شد. این در حالی است که دسترسی به آن نسخه‌ها در مدت کوتاهی توانست منابع پژوهشی بسیار ارزشمند و گسترده‌ای را در دسترس پژوهشگران قرار دهد و پژوهش‌های متون را گام‌های بلندی به پیش برد. ضمن اینکه با این کار مشخص شد که کتابخانه مجلس دارای چه گنجینه ارزشمندی از نسخه‌های خطی در زمینه‌های گوناگون است. آقای جعفریان در دوره مدیریتشان در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران هم چنین طرحی را به انجام رسانیدند اما باز هم با رفتن ایشان کارها متوقف شد. در این زمینه باید توجه داشت که دسترسی به منابع می‌تواند به پیشرفت پژوهش‌ها و تسهیل تحقیقات بینجامد و در نهایت، کل جامعه از سودمندی‌های آن بهره خواهد برد.
 
شما چه مشکلاتی را پیش روی فهرست‌نگاری نسخه‌های خطی می‌بینید و پیشنهادتان برای رفع این مشکلات چیست؟
پیش‌تر باید اشاره کنم که ایران همواره جزو پیشگامان فهرست‌نویسی در جهان بوده است و شاید در این زمینه نخستین مقام را داشته باشد. این پیشگامی، هم از دیدگاه تعداد فهرست‌های منتشر شده و هم تا حدود زیادی از دیدگاه کیفیت فهرست‌نویسی صادق است. در زمینه فهرست‌های مشترک هم ایران کاملاً پیشگام است. مهم‌ترین آن‌ها چند فهرست مشترک برای نسخه‌های خطی فارسی است که استاد زنده‌یاد احمد منزوی نگاشتند و نمونه ممتاز آن یعنی فهرستواره کتاب‌های فارسی نه‌تنها فهرست مشترک نسخه‌های فارسی بلکه یک اثر فوق‌العاده سودمند در زمینه «تاریخ نگارش‌های فارسی» به شمار می‌آید که تاکنون 10 جلد آن منتشر شد اما دنباله آن پس از درگذشت استاد منزوی متوقف ماند و اکنون نمی‌دانیم پس از معطل ماندن کارهای مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، سرنوشت فیش‌های باقی‌مانده از کار سترگ استاد منزوی چه خواهد شد؟ لزوم انتشار دنباله کار استاد منزوی نیازمند تأکید است، زیرا این اثر می‌تواند به‌عنوان یک طرح ملی مطرح شود. طرحی که با از میان رفتن آن فیش‌ها شاید هرگز دوباره تحقق نپذیرد، یا در صورت تحقق، راهی را که یک استاد پیشگام پیموده، باید از نو بپیماییم. در زمینه فهرست‌های مشترک، لازم است تا به فهرستگان نسخه‌های خطی ایران (فنخا) نیز اشاره شود که علیرغم کاستی‌هایش، یکی از بزرگ‌ترین کارها در این زمینه به شمار می‌آید.
 
اما درباره راهکارهای پیشرفت فهرست‌نویسی و حل معضلات آن، باید چند مورد را در نظر گرفت. نخست اینکه فهرست‌نویسی یک فرایند پژوهشی است و مانند هر نمونه مشابهی، پژوهشگران نخبه این حوزه می‌توانند آن را پیش ببرند. بنابراین، لازم است تا از پژوهشگران این حوزه پشتیبانی شود. خوشبختانه اکنون چند فهرست‌نویس ورزیده در ایران هستند که اگر از کارهایشان پشتیبانی شود، می‌توانند آثار بسیار ارزشمندی پدید آورند، با این حال چون فهرست‌نویسی هنوز به‌عنوان یک پژوهش دشوار و تخصصی در اذهان جای نگرفته، چنانکه باید به آن توجه نشده است.
 
نکته دیگر که باید در نظر داشت، پراکندگی کتابخانه‌های دارای نسخه‌های خطی و اندک بودن نسخه‌های برخی از آن‌ها است. ضمناً برخی از کتابخانه‌ها، تمایل چندانی به ارائه نسخه‌ها برای فهرست‌نویسی ندارند یا علیرغم نداشتن امکانات لازم، تمایل دارند که خود به این کار اقدام کنند. اینگونه مشکلات موجب شده است تا فهرست‌نویسان نتوانند کاری متمرکز و دائم داشته باشند و بعضاً پس از انتشار چند فهرست، ناگزیر از این کار دست می‌کشند.
 
درباره فهرست‌نویسی نسخه‌های خطی ایران بگویید؟
به گمان من بهترین راه در این زمینه آن است که فهرست‌نویسی نسخه‌های ایران به‌صورت متمرکز و در یک مؤسسه تخصصی با توان و امکانات دولتی صورت بگیرد. مثلا مؤسسه‌ای که زیرشاخه‌ای از کتابخانه ملی باشد و بتواند با امکانات قانونی که از طریق ریاست‌جمهوری در اختیارش قرار می‌گیرد، به نسخه‌های کتابخانه‌های گوناگون دسترسی داشته باشد. برای دسترسی به نسخه‌ها نیز بر خلاف کشور ترکیه نیاز نیست که مجموعه‌های خطی را از جایگاه نگهداری آن‌ها خارج کرده و در یک جا گردآورد، بلکه با تهیه تصاویر دیجیتالی نسخه‌ها می‌شود مجموعه‌ای عظیم از موجودی کتابخانه‌ها را روی چند هارد دیسک با فضایی بسیار اندک گردآوری کرد. در این صورت، حساسیت کتابخانه‌ها و بعضاً برخی مشکلات حقوقی-مانند وقف و حبس نسخه‌ها- از میان برداشته می‌شود. در زمینه دیجیتال‌سازی نیز می‌توان از تجربیات و امکانات مراکزی مانند کتابخانه مجلس بهره برد. پس از این مرحله نیز می‌توان در زمینه فهرست‌نویسی نسخه‌ها برنامه‌ریزی کرده و از همکاری فهرست‌نویسان بهره برد و به ویژه فهرست‌نویسان خبره شهرستان‌ها را هم دعوت به همکاری کرد؛ زیرا نیازی به حضور دائمی در آن مرکز نخواهد بود.
 
درباره جزئیات عملی کردن چنین هدفی می‌توان به راهکارهای گوناگون اندیشید و از تجربه و تخصص کارشناسان بهره برد، اما شرط اولیه آن است که مؤسسه‌ای ایجاد شود که بتواند قوانین لازم برای تصویربرداری نسخه‌های کتابخانه‌ها را تدوین کرده و به تصویب رساند. ضمن اینکه اکنون مراکزی هستند که بخشی از این کار را انجام داده‌اند و می‌توان از موجودی آن‌ها در این زمینه بهره برد. قاعدتا کتابخانه‌های بزرگی مانند آستان قدس رضوی که خود امکانات لازم برای فهرست‌نویسی نسخه‌هایشان را دارند، مستقلا به کار خود خواهند پرداخت و در صورت لزوم در تدوین فهرست مشترک نسخه‌های خطی ایران با چنین طرحی همکاری خواهند کرد.
 
دیدگاه شما درباره ناشران تخصصی نسخه‌های خطی و مشکلاتی که سر راه چاپ متون کهن دارند چیست؟
یکی از مشکلاتی که اکنون گریبان‌گیر ناشران تخصصی، به ویژه در زمینه پژوهش و تصحیح متون شده است، کاهش تقاضا برای کتاب و در نتیجه کاهش چشمگیر تیراژ کتاب‌ها است. باید توجه داشت که کم‌اقبالی به خرید کتاب، به معنای عدم نیاز به آن نیست؛ بلکه کاهش قدرت خرید، مشکلاتِ اختصاص جا برای کتاب در خانه‌های کوچکِ امروزین و مشکلات متعدد دیگر موجب این امر شده است. راهکارش به گمان من تقویت کتابخانه‌های عمومی است. مثلاً «نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور» در بسیاری از شهرستان‌ها یک یا چند کتابخانه دارد. اگر این نهاد برای هر کتابخانه، یک نسخه از متون را خریداری کند، دست‌کم نیاز به چند صد کتاب خواهد داشت و این به رونق نشر خواهد افزود و ناشران را تقویت خواهد کرد و در نتیجه به پژوهشگران نیز کمک خواهد کرد تا در شرایط آسیب‌رسان کنونی بتوانند کژ دار و مریز به فعالیت‌های خود ادامه دهند. ضمن اینکه پربار کردن کتابخانه‌های مناطق دور از پایتخت، موجب می‌شود تا علاقه‌مندان به دانش در آن مناطق هم بتوانند به منابع سودمند پژوهشی دسترسی داشته باشند و این، یک سرمایه‌گذاری درازمدت اما ماندگار و بسیار ارزشمند است.

نظر شما درباره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران چیست و آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
اصولاً در تمام دنیا، جوایزی که به پژوهش‌ها اختصاص می‌یابد، کارکرد حمایتی دارد. دلیلش این است که فرایند پژوهش در سطوح تخصصی، نیازمند سال‌ها صرف وقت است و چون مخاطب این کارها نیز معمولاً متخصصان هستند، عملاً انتشار این پژوهش‌ها مانند برخی کتاب‌های عمومی، پر تیراژ و پرفروش نیست تا از دیدگاه اقتصادی توجیه‌پذیر باشد. بنابراین، بخشی از هزینه‌های پژوهشی توسط دانشگاه‌ها یا مؤسسات تحقیقاتی تأمین می‌شود و جوایز هم چنانکه اشاره شد کارکرد حمایتی دارد. قاعدتا جایزه کتاب سال هم با همین هدف اعطا می‌شود. حال اگر متولیان این جایزه بتوانند این هدف را به درستی پیگیری کنند و روندهایی که موجب خطای گزینش یا اجحاف به اثری می‌شود را اصلاح کنند تا جایزه‌ها دقیقا به آثار برتر تعلق گیرد، قطعا موجب تشویق پژوهشگران خواهد بود.

نظر شما